حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
پنجشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۴۹ ق.ظ

عید شد ، اما کجایی در بهار دلنشین

عید شد ، اما کجایی در بهار  دلنشین
تا بپرسم حالت ای زیبا نگار مه جبین

آمدم تا یک بغل احساس را باور کنی
تا نشینی در کنارم چون گذشته بر زمین

دوستت دارم عزیزم، عاشقت هستم بگو...
از دهانت بشنوم من حرفهایی اینچنین

از سر شب تا سحر در هجر تو چشمم نخفت
هرشبی در انتظارت اشک چشمم را ببین

آنقدر در وصف حالت می سرایم شعر تر
می نشینم پشت در، هر شب به یادت در کمین

کاش می شد تا دوباره لحظه ای بینم تو را
می گرفتم از لبانت بوسه های آتشین

"عیدی" امسال من" آغوش "می خواهم ز تو
در میان " بازوانت " جان دهم ای نازنین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۰۹
عیسی علوانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی