حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۹ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما

از حسرت دیروز ما از ماتم امروز ما
از قطره های خون ما
قلبت به رنگ لاله شد
تا رشته ی ازادگی
در قلب میهن پاره شد
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
تا کی تنت بر پوز ما تار سیاه بندگی
تا کی خلد خار ستم بر پای لخت زندگی
زحمت ازان ما همه
رحمت ازان دیگران
ذلت به کوی ما همه
لذت به کوی دیگرا
کارون ما کارون ما بشنو حدیث سوز ما
از حسرت دیروز ما از ماتم امروز ما
ای شاهد دردو بلای روز شب

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۹
عیسی علوانی

دلتنگم


دلتنگ روزهای باتو بودن


من صدایت کنم "عشقم"


وتو بگویی "جونم"


ومن سیرنشوم ازاین جانم گفتنهایت


وبازصدایت کنم وبازصدایت کنم.

روزهای خوب چه زود تمام میشوند


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۱۰:۵۷
عیسی علوانی

به حباب نگران لب یک رود قسم

 و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت
 غصه هم میگذرد
 آنچنانی که فقط خاطره ای خواهدماند
 لحظه ها عریانند
 به تن لحظه خود،جامه اندوه مـپوشان هرگز...!!
 زندگی ذره کاهیست ، که کوهش کردیم
 زندگی نام نکویی ست، که خارش کردیم
 زندگی نیست بجز نم نم باران بهار
 زندگی نیست بجزدیدن یار
 زندگی نیست بجزعشق، بجزحرف محبت به کسی
 ورنه هرخاروخسی، زندگی کرده بسی
 زندگی تجربه تلخ فراوان دارد
 دوسه تاکوچه وپس کوچه واندازه یک عمر بیابان دارد
 ما چه کردیم و چه خواهیم کرد در این فرصت کم ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۱۲
عیسی علوانی
داشتم زندگیمو میکردم                                 اومدی حالمو عوض کردی

این همه راهو اومدی که بری                           که خرابم کنی و برگردی

همه چیز خوب بود قبل از تو                           عشق با من غریبگی میکرد

یه نفر داشت با خودش تنها                            زیر این سقف زندگی میکرد

عطر تو این اتاقو پر کرده                                 این هوا اون هوای سابق نیست

اون که با بودنت مخالف بود                             حالا با رفتنت موافق نیست

واسه چی اومدی که برگردی                          برو اما جواب بده

سر خود اومدی ولی این بار                            به منم حق انتخاب بده

اونکه میگفت تا ابد اینجاست                           حالا میگه بذار برگردم

داشتی زندیگتو میکردی                                 داشتم زندگیمو میکردم

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۶
عیسی علوانی

دردهایم کوهی شده اند در مقابل رسیدنت

ومن فرهاد وار

تیشه به این دردها میزنم

اما...

این کوه غم دیگر حوصله ی ریختن نداردولی

من مجنون این داستانم

وباید به لیلی برسم.

تیشه هایم روبه کندی میروند

ولی

دریای وجود من

برای رسیدن به امن آغوش تو

هر لحظه در آمدوشد است.

اما این کوه هم همانند کوه های بیستون دیگری

در مقابل عشق مجنون سرفرود می آورد.

ولی در پس این کوه

دیگر لیلی وجود ندارد که

لیلی وار چشم به راه هرم دست هایم باشد.

ومن می دانم

این رویا های شیرین من هستند

که در مقابل نابودی رهایم می کنند.


نوشته شده توسط رویا



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ بهمن ۹۳ ، ۰۰:۰۳
عیسی علوانی

خوابیدن میان دستان تو
بیدار شدن روبه روی چشمان تو
دیدن لبخند هر روزه ی تو
گرفتن دستان گرم تو
سر بر بازوی تو نهادن
سرت را به سینه فشردن
راه رفتن بازو به بازو کنار نگاه تو
این است تنها آرزوی من , رویای همه ی شبهای من

دلم لک زده .. !!
برای یک عاشقانه ی آرام .. !!
که مرا بنشانی بر روی پاهایت .. !!
بگذاری گله کنم ،،
از همه این کابوسهایی ،،
که چشم ترا دور دیده اند .. !!

دست هایـمان را بـهم قفـل کنیم
فقط یـادت باشد
کلیـد را جایـی بـگذاری
که یـاد هیـچ کدامـمان نـماند…

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۵
عیسی علوانی

دیدی که سخت نیست تنها بدون من!

دیدی صبح می شود شب ها بدون من!

این بغض زندگی بی وقفه می زند

فرقی نمی کند...با من... بدون من...!

دیروز گر چه سخت...امروز هم گذشت...

طوری نمی شود... فردا بدون من...!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۳۲
عیسی علوانی

ای کـــاش دلـــم اســیـــر و بــیـمار نبود

در بـــنـــد نــــگاه او گــــرفــتــار نــبـود

من عاشق واو زعشق من بی خـبر است

ای کــاش دل و دلــبــــر و دلـــدار نـبود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۵
عیسی علوانی

دیدن در وجود او معنایی دیگر دارد

دور بودن از او معنای دگر دارد

که این گناه سزای نابخشوده دارد

مثل یوسف دوری پدر دارد


یا مثل گل آرزوی باران دارد

دیوانه مثل من عاشق دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۲۳:۲۳
عیسی علوانی