حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

۹ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است

یکی تویی و یکی من…

با این ماه که هنوز هم این شهر را تحمل می کند…

همین سه تا بس است..

حتی اگر ماه هم نبود…

من قانعم…

به یک تو و یک من..

مگر میان تو و ماه فرقی هم هست؟!

ای کاش بود..

آن وقت شاید همه چیز جز تو معنایی داشت..

اما…حالا که ندارد..

حالا همه چیز تویی..

تمام شعرهایی که با عشق می خوانم..

تمام روزهای خوب..

تمام لبخندهای من..

تمام گناه های با لذت..

تمام زندگی..

همه چیز تویی..

چیز دیگری هم اگر جز تو بود..

فدای یک تبسمت...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۱۴
عیسی علوانی
برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

من بودم و غروبی سرخ که نشان از تاریکی تلخی داشت
به ذهنم فشار آوردم تا تو را به خاطر آورم
ولی هر چه سعی کردم به ذهنم هم نیومدی
همان لحظه که خورشید خانم داشت می رفت
به خاطرم اومد که تو تمام هستی من بودی
ولی نمیدانستم که به زیبا یهای دنیا نباید دل بست
به تویی که زیبایی محض بودی
آنروز غروب عشق من بود
من فهمیدم که وعده هایت وفایی ندارد
شکوه هایی که از تو داشتم به فراموشی سپردم
و گفتم که باید او را زخاطر برد
خورشید رفت و شب امد
ولی من هنوز روز را ندیده ام
اگر هر غروب طلوعی دارد
ولی این غروب طلوعی ندارد
حالا دیگر من مانده ام و یک دنیا تاریکی
غروب عشق اگر غمگین بود
ولی برایم دوست داشتنی بود
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۱۱
عیسی علوانی

حال من خوب است اما با تو بهتر می‌شوم‌

آخ‌... تا می‌بینمت یک جور دیگر می‌شوم‌

با تو حس شعر در من بیشتر گل می‌کند

یاسم و باران که می‌بارد معطر می‌شوم‌

در لباس آبی از من بیشتر دل می‌بری‌

آسمان وقتی که می‌پوشی کبوتر می‌شوم‌

آنقَدَرها مرد هستم تا بمانم پای تو

می‌توانم مایه‌ی ـ گهگاه‌ـ دلگرمی شوم‌

ღمجنــــــون
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۰۰
عیسی علوانی

اگه میگم دوستت دارم
از سر عادت نیست
یا ازسر جوونیم
میگم که یادت بیارم
بهترین اتفاقی بودی که تو زندگیم افتاده
****لیــــلــــــی****
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۹
عیسی علوانی

****لیــــــــــلـــــــــــی****
از بین تمام مذکــــــــــــــــــــر های دنیا
چه خوب است بــــــــــــرای تـــــــو خانم بودن
از بین تمــــــــــام عشــــــــــــق های دنیــــــــــا
چه خوب است عشــــق تو را در دل پروریدن
از بین تمــــــــــــام لب های روی زمین
چه خوب است بوسیــــــــــــــدن لبهای زیبا ی تـــــــــــــو
از بین تمام آغوش های آفریده شده
چه خوب است فشرده شدن در آغوش گرم تــــــــــو
تو فقط آفریده شدی فقط برای خودمــــــــــــ
روزت مبـــــــــــــــــارک عشـــــــــــقـــــــــــــم
****لـیـــــــــــــلـــــــــــــــــی***
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۷
عیسی علوانی

در آغوشت که میگیرم دوباره متولد میشوم

صدای نفسهایت مرا به اوج میبرد

و گرمای تنت عشق را در من شعله ورتر میکند

ღمجنــــــونღ
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۶:۵۶
عیسی علوانی

چشم انتظار من باش

تنها تو یار من باش

ای آخرین امیدم

 ای نازنین ترین یار

 چشم انتظار من باش

من زنده ام به یادت

ای مهربون عاشق

تنها به شوق دیدار 

 عاشق تر از همیشه

موندی در انتظارم

چون سایه لحظه لحظه

تو موندی در کنارم

 نامی دگر بجز تو

با قلبم آشنا نیست

یه لحظه خاطراتت

از خاطرم جدا نیست

در خاطرت نگه دار

عهدی که با تو بستم

من که غرور خود را

در پای تو شکستم

 ای تو همیشه با من

من با تو هستم

بی تاب و بی قراره

این قلب عاشق من

 ای هم نفس چه زیباست

با تو نفس کشیدن

عاشق تر از همیشه

 به تو رسیدن 

 چشم انتظار من باش 

تنها تو یار من باش

ای آخرین امیدم

 ای نازنین ترین یار 

 چشم انتظار من باش 

من زنده ام به یادت

ای مهربون عاشق

تنها به شوق دیدار ......

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۵۴
عیسی علوانی

دوستت دارم تا همیشه … تا ابد … دوستت دارم

 

تا جنون … تادیوانگی … دوستت دارم تا گریه …

 

تا بهانه … دوستت دارم تا خاطره … تا مهربانی

 

دوستت دارم تا نوازش … تا بوسه … دوستت دارم

 

تا انتظار … تا تحمل … دوستت دارم تا زخم …

 

تا ضربه … دوستت دارم تا شکستن … تا عذاب …

 

دوستت دارم تا

 

امید … تا خیال … دوستت دارم تا دوباره …

 

تا دیدار … دوستت دارم تا عشق …

 

که برتر و بدتر از آن نمی شناسم …

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۳۷
عیسی علوانی

می بوسمت نفس نفس ٰسینه به سینه ٰدم به دم




از دل صبح تا قلب شب ٰمی بوسمت قدم قدم




تو سینه تا دل می زنه ٰبا هر تپش می بو سمت




این اول راه منه ٰتا اخرش می بوسمت




می بوسمت تو بارون هاٰدریا به دریاٰپل به پل




می بوسمت هوا به هواٰدره به درهٰ گل به گل




توباد و بارون و تگرگٰ  می گیرم و می بوسمت




اونم اگه تموم بشه ٰمی میرم  و می بوسمت




می بو سمت عزیزم ٰ می بوسمت عزیزم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۳۶
عیسی علوانی