سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۵:۴۳ ب.ظ
رسم زمونه
میگن سخته عاشق شدن تو این دور زمونه
مگه گناه ما چیه هستیم تو این زمونه...!
اما وقتی عاشق می شیم دنیا یه جور دیگه ست
وقت سختی ها که می شه اینه رسم زمونه
تنها می شن کبوترها رو بام خونه هامون
وفاداری بی معنیه تو این دور زمونه...!
چرا باید آشیون رو با دست خود خراب کنیم؟
چرا باید کاری کنیم که از عشق چیزی نمونه؟
عینک خودبینی تا کی باید رو چشممون باشه
اگه اونو برش داریم دنیا قشنگ می مونه
دلم می خواست باهات باشم یه یار خوب و آشنا
تو هم کنار من باشی کنار آشیونه...!؟
دلت نخواست باهات باشم شاید بشه این سرنوشت
نمی دونم تا کی چرا دنیا این جور می مونه
شبها دلم تنها میشه روزها می خواد باهات باشه
اما وقتی که نمی شه اسمش می شه بهونه
حالا میگی من چه کنم با این دل بهونه گیر
یعنی باید عادت کنه تک و تنها بمونه... ؟
دلت می آد تنها باشم تنها کنار یه قفس
یه روز بهت خبر بدن مردم تو آشیونه...
ماهی های قرمز حوض دیگه شنا نمی کنند
اونا هم گله دارن از این رسم زمونه...!
ما آدما سخت می گیریم فاصله ها پیدا می شن
کاش که بشه بین ماها فاصله ای نمونه
۹۴/۱۲/۱۸