شنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ب.ظ
هوای سرد پاییز
هوای سرد پاییز است ومن
از پنجره
در کوچه ی دلواپسی
اشک بر....
غبار پشت پای خاطرات تلخ تو
بیهوده می ریزم....
نسیم صبح هم چون تو
به رسم بی وفایی
خاک غفلت را
به درگاه دو چشم خیس من
شاباش می ریزد....
تمام خاطراتم در غبار ردپایت
زود می سوزد
تمام بوسه هایت را
تگرگ اشک میشوید....
درخت نارون
نامردیت را
با به رقص اوردن برگهای زردش
در عزایم
پاس می دارد...
چه نامردی...
چقدر سرما...
من از سرما
من از سردی فصل بی کسی
خود را...
در اغوش محبت می کشم شاید
بفهم طعم خود خواهی چه شیرین است......!
۹۳/۱۲/۱۶
یه بغل نیست توش جا شیم.
لینک شدید.
:)