پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۰۳ ب.ظ
بخدا خستم خسته
وقتی
متولد می شوی
برایت اذان می خوانند
وقتی می میری
برایت نماز می خوانند
به راستی زندگی
چقدر کوتاه است
فاصله یک اذان تا یک نماز
کجایی ای مرگ که بد چشم انتظارت هستم
خدای
من
نه آن قدر پاکم که کمکم کنی و نه آن قدر
بدم که رهایم کنی
میان این دو گمم !
هم خود را و هم تو را آزار میدهم
هر چقدر تلاش کردم نتوانستم آنی باشم که
تو خواستی
و هرگز دوست ندارم آنی باشم که تو رهایم
کنی
آنقدر بی تو تنها هستم که بی تو یعنی
هیچ ، یعنی پوچ !
خدایا هیچ وقت رهایم نکن
۹۳/۱۰/۱۸