حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۱، ۰۴:۴۴ ب.ظ

در کوچه باد می وزد

  در کوچه باد می وزد


تن مرده برگ های پاییزی همچو من


چه بی پروا رقص شبانه گذر را می طلبند


باران ارام ارام بر خشت دیوار فرسوده این عشق دستی می کشد


و خاطرات خنده هایت را در ذهنم زنده می کند


شب است,یادت دل خسته ام را پر از بهانه ها می کند


و کلامم در دام دلتنگی ها بغض نا تمامی می شود


تصویر نگاهت مرا پر از غم دیدار می کند


در کوچه باد می وزد


تمام حادثه از چشم ترم بر ورق احساس می ریزد


و صدای تزویر غلط بودنت در گوشم زنگ می زند


باد چه با شکوه لحظه ها را باز می خواند


شیشه پنجره اتاقم همچو چشم هایم خیس است


در کوچه باد می وزد


پاییز حکم حبس ابدیتی را به دستانم هدیه می دهد


که ان یاد تو در زندان قلب من است


تمام افکارم عطر تو گرفته است


و……….

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۲/۲۳
عیسی علوانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی