دیشب دل ما باز به دنــبال شما رفت،
دل رفت به جایی که ندانم به کجا رفت
دیـشب سر شب بودکه تا یاد تو سر زد،
اشکم به زمین آمد و آهم به هوا رفت
دل تا سرکـــوی تو رساندیم به ناگاه،
مرغ از قفسش پر زد و بی چون و چرا رفت.
بیتی ز نجیبانه چشــمان تو گفتیم،
مکتوب جدا پر زد و محبوب جدا رفت.
تا در خط مـیگون لبت رفت قـنوتی،
در گوشه محراب، نـمازم به قضا رفت.
یک عالمه بیت و غزل و شعر و کلامم،
یک قافله سرمایه ز اندیشه ی ما رفت