تنهایی را دوست دارم!
عادت کرده ام که تنها با خودم باشم،
دوستی میگفت: عیب تنهایی این است:
که عادت میکنی خودت تصمیمی بگیری،
تنها به خیابان میروی،
به تنهایی قدم میزنی.
پشت میز کافی شاپ تنهایی می نشینی
و آدمها را نگاه میکنی،
ولی من به خاطر همین حس دوستش دارم!
تنها که باشی نگاهت دقیق تر میشود و معنادار،
چیزهایی میبینی که دیگران نمیبینند،
در خیابان زودتر از همه میفهمی پاییز آمده
و ابرها آسمان را محکم در آغوش کشیده اند!
میتوانی بی توجه به اطراف،
ساعتها چشم به آسمان بدوزی
و تولد باران را نظاره گر باشی.
برای همین تنهایی را دوست دارم،
زیرا تنها حسی است که به من فرصت میدهد خودم باشم!
با خودم که تعارف ندارم،
سالهاست-به-تنهایی-عادت-کرده-ام...!
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﮑﻦ " ﻣﻘﺼﺪ " ، ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺟﺎﻳﻰ ﺩﺭ "ﺍﻧﺘﻬﺎﻯ ﻣﺴﻴﺮ " ﻧﻴﺴﺖ !
" ﻣﻘﺼﺪ " ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﻗﺪﻣﻬﺎﻳﯿﺴﺖ، ﮐﻪ ﺑﺮﻣﻰ ﺩﺍﺭﻳﻢ !
ﭼﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺵ !
ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﺒﺎﺵ،
ﺍﺯ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﻣﺸﺘﯽ ﮐﺎﻩ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎﺩﻫﺎ ......
ﻧﻪ ﻣﺴﺘﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﮐﻔﺮ ﺍﺳﺖ
ﻧﻪ ﺟﺎﻧﻤﺎﺯ ﻧﺸﺎﻥ ﺩﯾﻨﺪﺍﺭﯼ
ﻧﻪ ﭘﺎﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﮐﯽ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﯽ
ﻧﻪ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﺩﻭﺭﻭﯾﯽ
ﻧﻪ ﻣﻮﯾﯽ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻧﺸﺎﻥ ﻫﺮﺯﮔﯽ
ﻭ ﻧﻪ ﭼﻬﺎﺭﻗﺪ ﻧﺸﺎﻥ ﭘﺎﮐﯽ
ﻫﺮﮐﺲ ﻫﺮﺍﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺒﻮﯾﺪ
ﻧﻪ ﺍﻧﮑﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺍﻭ ﺑﮕﻮﯾﺪ
ﻧﻪ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻓﻊ ﺑﺪﯼ ﺑﺎﺷﻢ
ﻧﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻢ ﺧﺎﮎ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺷﻮﻡ
ﻗﻀﺎﻭﺕ ﮐﺎﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻨﺎﻥ ﺍﺳﺖ
ﯾﮏ ﻃﺮﻓﻪ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻗﺎﺿﯽ ﻧﺮﻭﯾﻢ
ﺑﺎ ﻓﮑﺮﯼ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﺪﻭﺩﯼ
ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺧﻠﻘﺖ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ
ﻫﺮﮐﻪ ﻫﺮﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ.