جمعه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۳، ۱۱:۰۰ ق.ظ
همان که عاشق تو هست
در نفس ارزوی تو
می خورد ترک زمین روح من
می شود فنا تمام ارزوی من
خسته ام چرا دگر تو ماه من نمی شوی؟
دلشکسته ام بگو چرا دگر صدای من نمی شوی؟
مرهمم...
درد دارد انتظار بودنت...
پس بیا...
بیا که فرش گل برای پای تو...
بیا که عرش سبز برای ان نگاه تو..
بسازم وبگویم ای طبیب من
این منم که عاشق توام
باز میگویم ومیگویم
درد دارد انتظار بودنت...
کاش مرهمم شوی...
کاش محرم دل سیاه من شوی...
کاش باشی تا که تکرار کنم ...
این منم...
همان که عاشق تو هست.
۹۳/۰۶/۲۱