عاشقم میمانی
اگر بدانی جایگاهت کجاست ،
مرا باور میکنی
اگر بدانی چقدر دوستت دارم ،
درد مرا درمان میکنی
تو عزیزی برایم ،
تو بی نظیری برایم ،
حرف دلم به تو همین است ،
قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
اگر بدانی چقدر عاشقت هستم
به این عشق شک میکنی،
شاید باور نکنی تا این حد دیوانه وار عاشقت هستم !
اما باور کن ،
چشمهایت را باز کن و حال و روز مرا ببین ،
این بی قرار ها و لحظه شماری های مرا ببین
درون غوغای عشق گم شده ام ،
گمشده ای هستم که تنها تو را میبینم ،
و تنها تو میتوانی مرا پیدا کنی
نه ادعای عاشقی دارم و نه شعار میدهم ،
ردپای مرا ببین که به کجا میروم!
میروم همان جایی که تو خواهی آمد ،
مینشینم به انتظارت تا تو بیایی ،
شاخه گلی را تقدیم به تو میکنم ،
تو را می بوسم و نوازش میکنم ،
تا تصویر عشق زیباتر شود ،
تا هوای با هم بودن عاشقانه تر شود
ما هر دو میدانیم مثل همه بی وفا نیستیم ،
ما هر دو میدانیم اهل خیانت و بی وفایی نیستیم
ما هر دو میدانیم آمده ایم که به عشق هم زندگی کنیم و با هم بمیریم!
شاید این جمله شبیه قصه ها باشد ،
شاید این حرفها تنها شعر و شعار باشد ،
اما آنچه با ارزش است همان است که در دل من و تو است!
همیشه در کنارت میمانم ،
با من هم کنار نیایی باز هم عاشقت میمانم ،
میدانم تو نیز همیشه با من میمانی،
تو جایگاه واقعی خودت را میدانی
گرچه جایگاهت بالاتر از قلب من است ،
اما قلبم تا ابد مال تو است ،
بمان و مرا یاری کن ،
دلم را از هر چه غم در این دنیاست خالی کن !
اگر بدانی جایگاهت کجاست،
به آن اندازه که برایت میمیرم ،
عاشقم میمانی !