مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم میخـــواهی بخـــوان میخـــواهـی نخـــوان فـــقــــــط خـواهـش میکنـم اگــــر خـوانـدی عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام
به حق این شب های عزیز بیاین دعا کنیم همه مریض ها شفا پیدا کنن آمیـــــــــــــــــن
گاهی خسته می شود ...
خسته از سرنگ های بی رحم همیشگی
خسته از انتظار بر روی تخت
خسته از تهوع های بی وقت
خسته از نگاه دیگران
خسته از جمله تکراری "خدا شفا بده
خسته از اینکه صدای بازی بچه ها همیشه آنسوی پنجره است
گاهی با خود می گوید : کِی تمام می شود
بدون آنکه معنیِ "تمام" برایش معلوم باشد
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا اَللّهُ یا رَحْمنُ یا رَحیمُ یا کَریمُ یا مُقیمُ یا عَظیمُ یا قَدیمُ یا عَلیمُ یا حَلیمُ یا حَکیمُ سُبْحانَکَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ یا رَبِّ
میدونی
عشق همونه که بدونی تو رو واسه خودت میخواد
نتونه یه ساعت ازت بی خبر باشه
بدونی تو بدترین شرایط هم باهاته و تنهات نمیذاره
عشق همونه که میگه:
یا راهی پیدا میکنیم...
یا راهی میسازیم...
وقتی رسیدی باید بمونی ,
باید بسازی ,
باید مدام یادت باشه که
.
.
.
چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی !
که آرزوت بوده برسی !
وقتی رسیدی
باید حواست باشه " تمام " نشوی ..