حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
يكشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۰۳ ب.ظ

مشب به یاد رویت خوابیده ام

امشب به یاد رویت خوابیده ام چه زیبا

شاید که من ببینم هر دم تو را به رویا

در خواب خود ببینم در ساحل تو هستم

همچون عروس زیبا در زورقت نشستم

دست تو را بگیرم ای عشق آتشینم

چشمم ببندم و باز، آرامشی ببینم

در خواب من تو یوسف، من هم شدم زلیخا

اما تو می دویدی دنبال من چه زیبا ...

لب بوسه بوسه بر لب، غرق شراب بودیم

تا صبح کنج آغوش، مست و خراب بودیم

با من بیا لب رود، پا را در آب بگذار

بر شانه ات سرم را تا وقت خواب بگذار

دست نوازشی بر مویم بکش دوباره

بشمار با خیالم تا صبحدم ستاره

هستی همیشه با من، در خواب و در خیالم

چشمت همیشه پیداست در قهوه های فالم

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۸/۲۸
عیسی علوانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی