حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

داستان های کوتاه و جالب

حکایت ها دلنشین

مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه
مــن بـرای دل خستــه ام می نـویسـم
میخـــواهی بخـــوان
میخـــواهـی نخـــوان
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم
اگــــر خـوانـدی
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن
مــن این ها را بـرای " تـــو " نوشته ام

بایگانی
آخرین مطالب
پیوندهای روزانه
سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۰۳ ب.ظ

قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند

بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکند

گل نمی‌روید، چه غم گر شاخساری بشکند

باید این آیینه را برق نگاهی می‌شکست

پیش از آن ساعت که از بار غباری بشکند

گر بخواهم گل بروید بعد از این از سینه‌ام

صبر باید کرد تا سنگ مزاری بشکند

شانه‌هایم تاب زلفت را ندارد، پس مخواه

تخته‌سنگی زیر پای آبشاری بشکند

کاروان غنچه‌های سرخ، روزی می‌رسد

قیمت لبهای سرخت روزگاری بشکند


موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۱/۱۳
عیسی علوانی

نظرات  (۹)



دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی
پیدا شوی در او
دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و
با او بگویی:
بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست
دعایت می کنم، روزی
نسیمی خوشه اندیشه ات را
گرد و خاک غم بروباند
کلام گرم محبوبی
تو را عاشق کند بر نور
دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی
با موج های آبی دریا به رقص آیی
و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی
بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی
لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی
به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی

وب جدیدتم مثل قبلی عالیه.

بیا و عاشقانه سلام کن
و بعد برای همیشه برو ...
دلگیر نخواهم شد
دیگر به دیدارهای ناگهانی...
دوست داشتنهای موقتی...
و رفتنهای بی خداحافظی
عادت کرده ام ...
عالییییییییییییی و بی نظیر بود عیسی جان
خیلی توپ مینویسی داداش
سکوت میکنم چون دیگر نمیدانم چه کنم با این دنیا.... 





بهترین لحظه برایم زمانیست که چشمانم را می بندم و به تو فکر می کنم.

جسارت میخواهد..........

 

    نزدیک شدن به افکار دختری

 

    که روز ها مردانه بازندگی می جنگد!

 

    اما ..... شب ها بالشتش از هق هق

 

    گریه های دخترانه خیس می شود

آدمها برای هم سنگ تمام میگذارند! اما نه وقتی که در کنارشان هستی، آنجا که در میان خاک خوابیده ای! سنگ تمام را میگذارندو میروند
شبهای زیادی برای گذشته ام گریستم ...

شبهای زیادی برای آینده ام ....

اما این شبها دارم فقط برای حالم خودم گریه می کنم ... برای حالم ...

می فهمی؟؟!!
kheili kheili webe qashangi dari isa jan

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی